گودزیلای خونمون اومده به ماهیای خونمون غذا بده به ماهیا میگه کی غذا میخواد
بعد نگاه میکنه به دهنه ماهیا و میگه این قدر ما ما نکنید قشنگ واستید تو صف تا به نوبت بهتون غذا بدم
اخر سرم چون ماهیای بدبخت تو صف نمی ایستند بهشون غذا نمیده
یعنی دیوونه ی استدلال کودکانش هستم :|

ینی بابام نابغس ها (منم به بابام رفتم D: )
بابام دبیرستان نرفته هنرستان رشته ماشین آلات کشاورزی خونده
بعدش که انقلاب میشه چند سالی میره پیش پدر بزرگم کار میکنه
بعد کتابای تجربی رو میخره همینجور که کار میکرده در اوقات فراقت میخونه
کنکور ریاضی میده
برق مخابرات تهران قبول میشه
حالا کی؟؟؟؟؟؟
موقعی که فقط 20 درصد افراد مجاز به انتخاب رشته میشدن
اونوخت شما کلی هم تقلب میکنین دانشگاه آزاد دوقوز آباد کتولم بزور راتون میدن
بله ما یه همچین خوانواده ای هستیم

عمه م اینا رو واسه شام دعوت کردیم میگه : شام
چی دارید؟قرمه سبزی دیروز خوردیم اگه جوجه
کباب دارید میاییم!!!!!!
منم از حرصم به مامانم گفتم قرمه سبزی درست کن
خخخخخخخخخخخ

فانتزی منم اینه که فرت فرت پول بریزم جلو معلمام که همشونم فرت فرت نمره هامو 20 کنن (مخصوصا ریاضی و فیزیک) :-(
حالا این حال زارمو کسایی میدرکن که تجدید شدنو وقت دوباره خوندن ندارن :))))

فانتزی من اینه ک یکبارم که شده تو این فیلما هندونه که قاچ میکنند سفید باشه... ینی میشه عایا؟؟؟؟؟

کی از فانتزیام اینه که
پلیس تو ایست وبازرسی ماشینم رو نگهداره …
-بگه اسم ؟
+بگم عباس
-بگه نام پدر ؟
+بگم عباس علی
-بگه فامیلت چیه ؟
+بگم عباسی
-بگه از کجا میای ؟
+بگم عباس آباد
-بگه کجا میری ؟
+بگم بندر عباس
پلیسه شاکی شه !!! :|
-بگه بی شرف منو سرکار گذاشتی :|
+بگم نه به حضرت عباس:|

البته فقط یه فانتزیه !!
بی مزه هم خودتی ^_^

یکی از فانتزیام اینه از این خواهر شوهرای باحال بشم با زن داداشم برم بیرون حال داداشمو با همکاریه هم بگیریم بعد من حال اونو بگیرم بعد ازش معذرت بخوام با هم خوب بشیم بعد دوباره ضایش کنم و این روند ادامه پیدا کنه :)))
دیونه هم خودتونید.حالا هرکی جرئت داره بیاد زن داداش من بشه تا پوستشو بکنم !

یکی از لذت هایی که دیگــــــه نیستـــــ...
پولم جم کنم تا بشه 50 تومن بعد برم سر کوچه یه پفک اشی مشی که روش گنجیشک بود بگیرم دونه دونه له کنم و بشینم پای کارتون و بادست پفک های له شده رو بخورمــــــــــ...